مقاله بررسی تفاوتهای جنسی در پذیرفتن پیشنهادات جنسی - دانلود



مقاله بررسی تفاوتهای جنسی در پذیرفتن پیشنهادات جنسی در 24 صفحه ورد قابل ویرایش

مقاله بررسی تفاوتهای جنسی در پذیرفتن پیشنهادات جنسی در 24 صفحه ورد قابل ویرایش


چکیده
در این مقاله به تفاوت  های جنسیت در پذیرفتن پیشنهادات جنسی، نظر زیست شناسان اجتماعی، بعد فرهنگی، تفاوت های جنسیت در علاقه به آثار نوشته شده و نوارهای شهوانی و تفاوت های جنسی در پاسخدهی به فیلم های شهوانی می پردازد.
تفاوت های جنسیت در علاقه به آثار نوشته شده و نوارهای شهوانی
از قدیم، ادبیات شهوانی برای مردان نوشته می شده است. فرض بر این بوده است که زنان علاقه به اینگونه مسائل ندارند. کینزی، ( ???? و ???? ) متوجه شد احتمال این مورد در زنان خیلی کمتر  از مردانی است که پیوسته مواجه با ادبیات شهوانی بوده اند، و حتی در هنگامیکه مرد و زن با چنین ادبیاتی آشنا باشند، مردان بیشتر از زنان گزارش داده اند که با ادبیات شهوانی تحریک می شوند. برای مثال، ??% از مردها گزارش دادند که با داستانهای شهوانی تحریک می شوند. تنها ??% از زنان اعلام کردند که با مراحل تحریک آشنا هستند. ایزارد و کاپلان ( ????) هر دو متوجه شدند که مردان بیشتری نسبت به زنها علاقه و تحریک در برابر عبارات شهوانی را گزارش داده اند.
با این وجود، اخیراً، محققان پرسش از مردان و زنان در مورد احساساتشان و ارزیابی های عینی از برانگیختگی روانی در مقابل ادبیات شهوانی را آغاز کردند. ( بطور کلی برای انجام این مورد آنها از دو ابزار استفاده کردند: یک فشارسنج آلت تناسلی مرد و یک
   در چنین مطالعاتی، محققان در کل متوجه شدند که مردان و زنان اغلب علاقه متفاوتی را نسبت به ادبیات شهوانی گزارش می دهند، مدارک واقعی و عینی نشان میدهند که هر دو به یک اندازه تحریک می شوند. برای مثال، وییچ و گریفیت(????) به هیچگونه تفاوتهای جنسیتی در برابر ادبیات شهوانی پی نبردند. در حقیقت برخی از اطلاعات نشان می دهند که نمایش های صریح و آشکار از فعالیت جنسی ممکن است پاسخدهی یکسان یا بیشتری را در زنان نسبت به مردان باعث شود. جکوبویتس (????) کشف کرد که  زنان نسبت به مردان همواره به داستانهای شهوانی بی پرده و وقیح بیشتر علاقمند هستند و از نظر جنسی بیشتر تحریک می شوند. هیمن (????) پی برد که مردان و زنان هر دو حدس زده اند که نوارهای صوتی صرفاً عاشقانه نسبت به نوارهای صوتی که یا عاشقانه و شهوانی است یا صرفاً رویاروئی های جنسی شهوانی را نشان می دهند، تأثیر کمتری دارند. در حقیقت زنان بیشتر از مردها تخمین زدند که نوارهای صوتی شهوانی صریح بیشتر باعث تحریک می شود. هیمن متوجه شد که هیچ گونه تفاوت های جنسی در ارزیابی های فیزیولوژیکی از تحریک جنسی وجود ندارد.



فهرست مطالب
تفاوت های جنسیت در پذیرفتن پیشنهادات جنسی    ?
پیش زمینه کلی    ?
نظر زیست شناسان اجتماعی    ?
بعد فرهنگی    ?
تفاوت های جنسیت در علاقه به آثار نوشته شده و نوارهای شهوانی    ??
تفاوت های جنسی در پاسخدهی به فیلم های شهوانی    ??
تفاوت های جنسیت در فعالیت جنسی    ??
پیش زمینه این تحقیق    ??
نتایج و بحث    ??




تفاوت های جنسیت در پذیرفتن پیشنهادات جنسی

راسل د. كلارك . دانشگاه ایالت فلوریدا

النیل ها تفلید. دانشگاه هاوائی در مونوآ

با توجه به نگرشات كلیشه ای، فرهنگی مردان نسبت به زنان در زمینه روابط جنسی علاقمند تر هستند، احتمال اینكه زنان فعالیت جنسی را محدود سازند بیشتر است. در این مقاله، به كار صاحب نظرانی كه در حمایت از این مسئله بحث كرده اند اشاره می كنیم و به بررسی اطلاعات مصاحبه ای و ارتباطی كه این موضوع مورد و بحث را مورد حمایت قرار می دهند می پردازیم. در پایان، به دو آزمایش تجربی از این فرضیه رجوع می كنیم.

در این آزمایشات، كه در سال 1978 و 1982 انجام شد، حد معمول علاقه هم پیمانان مرد و زن با یكی از سه تقاضا با معشوقه احتمالی برخورد می كند: امشب بریم بیرون؟ یا

به آپارتمانم می آئی؟ یا من همبستر می شی؟ اكثر مردان مایلند بازنی كه به آنها نزدیك شده است یك رابطه نامشروع جنسی داشته باشند. زنان اینگونه نیستند. هیچ زنی موافق با یك رابطه نامشروع جنسی نمی باشد. بسیاری از دلایل احتمالی برای این تفاوت های جنسی اشاره شده مورد بحث قرار گرفته اند.

این مطالعات در سالهای 1978 و 1982 صورت گرفتند. از زمانی كه چگونگی تهدید ایدز در مبتلا كردن مردان و زنانی كه مایل به ملاقات هم، رفتن به آپارتمان، یا در شرایط غیر منتظره جنسی قرار گرفتن دنبال شد، این مسئله اهمیت یافت.


پیش زمینه كلی

با توجه به نگرشات كلیشه ای فرهنگی، مردان برای رابطه جنسی علاقمندتر هستند، این زنانند كه محدودیتها در چنین فعالیت هایی قائل می شوند (مك كورمیك[1]، 1979، هاتفیلد،[2] 1983، و پپلین،[3] 1983). صاحب نظران از گوناگونی در نسبت با این اظهار نظر موافق بوده اند. آنچه كه آنان اختلاف نظر دارند در این مورد است كه چرا چنین تفاوت هایی در جنسیت وجود دارد. محققان مصاحبه و اطلاعات ارتباطی زیادی را جمع آوری كرده اند كه حمایت فراوانی را برای این موضوع مورد بحث فراهم ساخته اند. با این وجود، هیچگونه حمایت عملی برای این فرضیه وجود ندارد. در این تحقیق، آزمایشی تجربی از این موضوع را گزارش می دهیم.

اجازه دهید با مرور تئوری و اطلاعات موجود شروع كنیم.

نظر زیست شناسان اجتماعی

از قدیم، تعیین كننده های زیست شناختی همچون زیگموند فروید[4] نشان دادند كه زیست شناسی سرنوشت می باشد و اینكه علاقه در فعالیت های جنسی اصولاً از طریق ژن ها، آناتومی، (كالبدشناسی) و هورمونها مشخص می شود. اولین زیست شناسان اجتماعی فرض كرده بودند كه مردان و زنان از لحاظ ژنتیكی به گونه ای تنظیم شده اند كه ذاتاً علاقمند به مهار/ تجربه جنسی هستند. (هاگن،[5] 1979، كندریك،[6] 1987، سیمونز،[7] 1979، یا ویلسون،[8] 1975 را ملاحظه نمایید). سیمونز (1979) اظهار داشت كه احتمالاً مقایسه مردان و زنان موثرترین شیوه موجود در مرتب كردن اطلاعات گوناگون در زمینه تمایلات جنسی انسان می باشد (صفحه 4). حیوانات آن دسته از صفات را به ارث می برند كه تضمین می كنند تا همان اندازه ژنهایشان را تا حد امكان به نسل بعدی منتقل خواهند كرد. این مسئله مزیتی هم برای زن و هم برای مرد است كه به همان اندازه تا جائی كه امكان دارد بچه ای زنده را بدنیا آورند. اما مردان و زنان در یك لحاظ مهم تفاوت دارند. برای اینكه فرزندی بوجود آید، مردان نیاز دارند كه تنها مقداری ناچیز انرژی مصرف كنند، احتمالاً یك مرد می تواند پدر تقریباً تعداد زیادی از بچه ها باشد. برعكس، یك زن می تواند تنها تعدادی محدود فرزند را بدنیا آورد و بزرگ كند، این مسئله به نفع اوست (زن) كه آن بچه های كمی كه آبستن شده است را حفظ كند. سیمونز اظهار داشت“ تفاوت های بسیار زیاد جنسی در حداقل نیروگذاری والدین و در فرصت های تكثیر و محدودیت ها روشن می سازد كه چرا انسان اندیشه ورز- یك انسان با تفاوت های كم جنسی- تفاوت های كامل جنسی در روان را نشان می دهد” (صفحه 4).

در بین تفاوت هایی كه سیمونز نقل كرده است این موارد وجود دارند: 1) مردان علاقه مند به معشوقه های مختلف جنسی می باشند؛ زنان اینگونه نیستند؛ 2) برای مردها فعالیت های جنسی برابر با جوانی است. برای زنان فعالیتهای جنسی مساوی با قدرت سیاسی و اقتصادی است؛ مردان به طور جدی هر گونه دلیلی را برای رها نكردن زنان دارند (آنان از لحاظ ژنتیكی طوری برنامه ریزی شده اند كه تا جائی كه امكان دارد زنان زیادی را آبستن كنند. زنان هر دلیلی برای “ كمرو” شدن دارند. زمان می گیرد تا مشخص سازیم آیا مرد یك خطر ژنتیكی -  این احتمال دارد كه پرورشی. حفاظتی. تولیدی باشد - است. در تمام جوامع.، زنان بعنوان خدمت به مرد آمیزش می كنند. نه بر عكس آن.

اخیراً زیست شناسان اجتماعی و روانشناسان اجتماعی كشف كرده اند كه روند كمی پیچیده تر از آن است كه در ابتدا تصور می شد. كرت فروند[9] و همكارانش (1983 و 1986) اظهار داشتند كه عشقبازی بطور طبیعی شامل چهار مرحله است: a) اولین نظر و موقعیت یك معشوقه احتمالی (b رفتار متقابل قبل از لمس كردن (برای مثال، لبخند زدن به كسی، خندیدن، عشوه گری كردن، صحبت كردن، c) تاثیر متقابل لامسه ای (لمس كردن، در آغوش گرفتن) و d) سبب برخورد اندام های جنسی شدن. تعداد زیادی از نویسندگان بیشتر از آنچه كه جامعه شناسان زیست شناختی تصور می كرده اند متوجه شده اند كه زنان نقش بسیار موثری را در سه مرحله اول از ( معاشقه ) عشقبازی دارند، آنها بیشتر از كمك عمل می كنند، همچون دروازه بانها كه كار را متوقف می سازند. گالیر،[10]تراویس،[11] و آلگییر،[12] 1986؛ مور،[13]1985؛ پرپر،[14] 1985 را ملاحظه نمایید). برای مثال  مور( 1985) متوجه شد كه در بارِ زنان و مردان مجرد، آن زن است كه ارتباط را آغاز می كند.  آنها تمایل خود را به شیوه های مختلفی با اشاره می رسانند - با لبخند زدن، خندیدن، تكان دادن سرشان، یا بالا كشیدن دامنشان، گاهی خودنمائی می كنند ( در طول اتاق با حركت دادن زیاد باسن خود قدم می زنند.  شكم را فشار داده. سر را بالا كرده، پشت را قوس داده، بنابراین سینه هایشان به جلو كشیده می شود. ) سپس نزدیك می شوند - به سمت مرد و موقعیت خود كه در دو قدمی اشان است می روند. رفتار بعدی بستگی به مرد دارد. در صورتیكه مرد تمایل داشته باشد.  هر دو شروع به صحبت می كنند. با این وجود.، بالاخره مردها هستند كه باید ظاهراً روابط جنسی را آغاز كنند. به خصوص اولین باری كه رابطه جنسی رخ می دهد. پس از آن، اگرچه معمولاً مردان آغاز كنند ارتباط ه روابط جنسی می باشند زنان در سهیم بودن شروع مختارتر هستند.

تفاوت های جنسی در پاسخدهی به فیلم های شهوانی

بنظر می رسد كه علاقه مردان در ادبیات شهوانی بیشتر از زنان است[15]. كنریك و همكارانش (1980) به مردان و زنان فرصتی دادند تا برای آزمایشی كه در آن ادبیات شهوانی بكار رفته بود شركت كنند.

احتمال شركت مردها برای چنین آزمایشی بیشتر از زنان بود. خصوصاً زنان در نقش آموزی جنسی در چنین آزمایشهایی ناراضی بودند.

همچنین، چندین مطالعه با سند و مدرك اثبات كرده اند كه احتمالاً ممكن است مردان نسبت به زنان در مقابل فیلم های شهوانی تأثیر پذیرتر باشند ( برای مثال، آبلسون،[16]1970؛ برگر،[17] گاگنون،.[18] سیمون، 1970؛ بایرن ولامبرد.[19]1970؛ گریفیت، 1975؛ هیمن، 1977؛ ایزارد[20]و كاپلان.[21]1974؛ جكوبوتیس 1965؛ كینزی. 1953؛ موشر،[22]1973؛ اسمیت[23] و سگوش[24]، 1970؛ استیل[25] و واكر،.[26] 1974). نمونه این یافته ها مواردی از آبلسون ( 1980) است كه كشف كرد تنها 7% از زنان غیر از 20% مردان گزارش داده اند هنگامی كه عكس های صریح  را مشاهده می كنند، تحریك می شوند.

هاتفیلد (1978) به 614 مرد و زن فیلم های جنسی بی پرده و آشكاری ازمردان و زنان را نشان داد كه استمناء می كردند یا به هم جنس گرایی یا ناهم جنس گرایی پرداخته بودند. آنها دو سئوال پرسیدند: اول، آیا مردان و زنان از نظر اینكه با فیلم های جنسی صریح و بی پرده زود تحریك می شوند با هم تفاوت دارند؟ پاسخ به این سئوال اول « نه » بود. مولفان تحریك جنسی را در دو شیوه مورد ارزیابی قرار دارند توسط میزان احساس از بایرن - شفیلد[27](1965) و از طریق میزان تحریك فیزیولوژیكی گریفیت (1975). در هر دو ارزیابی تراز تحریك مرد و زن تقریباً یكسان بود.

دوم اینكه، آنها پرسیدند آیا احساس مردان و زنان از اینكه چقدر مردها در مقابل هنرپیشه های زن تحریك می شوند، فرق می كند؟ در اینجا  پاسخ بلی است. هم مردان و هم زنان با دیدن شخصی از جنس مخالف كه استمناء  كرده یا آمیزش جنسی داشته است بیشترین تحریك از نظر جنسی را داشته است، با دیدن فردی از جنس خود كه چنین كارهایی را انجام داده است كمتر مورد تحریك قرار می گیرد.

تفاوت های جنسیت در فعالیت جنسی

از قدیم، نظریه پردازان تصور كرده اند كه مسائل جنسی برای مردان بسیار مهمتر است تا برای زنان.

كینزی و همكارانش ( 1948 و 1953) سعی كردند فعالیت جنسی مردان را با زنان در كل زندگی اشان مورد ارزیابی قرار دهند. آنها از مردان و زنان پرسیدند هر چند وقت طی یك هفته عادی ارگاسم دارند - بدون توجه به اینكه ارگاسم را به شیوه رویاهای جنسی، نوازش جنسی، استمناء یا آمیزش جنسی، تجاربی از هم جنس خواهی، یا تماس با حیوانات كسب كرده باشند - .

آنها متوجه شدند كه: 1- در واقع بنظر می رسد كه مردان بیشتر از زنان به فعالیت جنسی می پردازند. 2- مردان و زنان تاریخچه های جنسی متفاوتی را داشته اند. در 18 سالگی این مردان بودند كه سعی در آمیزش جنسی داشته اند. اكثر مردها همانگونه كه برای همیشه خواهند بود از نظر جنسی در 15 سال پر احساس بوده اند. در حقیقت با توجه به تحقیقیات مسترز و جانسون ( 1966و 1970) 25% از مردان از سن 65 و 50% در 75 سالگی ناتوان جنسی هستند. تجربه زنان بطور چشمگیری متفاوت است. بیشتر زن ها در آغاز كردن فعالیت جنسی كند هستند. در 15 سالگی، اكثر زنان كاملاً غیر فعال می باشند. گاهی بین 16 و 20 سالگی، بیشترین فعالیت از نظر جنسی را شروع می كنند. بنظر می رسد علاقه جنسی آنها تا اواخر 40 سالگی اشان به میزان زیادی باقی بماند.

در اظهار نظر در زمینه تاریخچه های جنسی زنان، كینزی (1953) اعلام داشت:

یكی از تراژدی هایی كه در برخی ازدواجها ظاهر می شود به این دلیل بوجود می آید كه ممكن است مرد در سالهای آغازین ازدواجش بیشترین علاقه و اشتیاق را برای تماس جنسی داشته باشد، در حالی كه واكنش های زنان هنوز كمتر بوجود آمده است و زن ها هنوز برای رها كردن خود از قید و بندهای اكتسابی كه آنها را از شركت آزادانه در فعالیت زناشوئی باز می دارند به كشمكش می پردازند. اما در سال های بعد اكثر زنان كمتر خود را منع می كنند و علاقه در روابط جنسی را افزایش می دهند، كه ممكن است تا پنجاه یا حتی شصت سالگی این تمایل را حفظ كنند. اما بهر حال امكان دارد میزان واكنش های مرد در علاقه اش نسبت به مقاربت، بویژه مقاربت با همسری كه از قبل به درخواست های زیاد او كه ممكن است شدیداً كم شده باشد، بسیار زیاد كاهش یافته باشد.

در زمان كینزی یك معیاری دو گانه وجود داشت. به مردانی كه مورد تشویق و حمایت قرار نگرفته بودند اجازه داده شد در هر زمان و هر مكانی كه می توانستند آمیزش جنسی داشته باشند.  به زنان سفارش شد كه خود را حفظ كنند. ( بیكر،[28] 1974؛ ارمان[29] 1959؛ كاتسی[30]و دیویس.[31] 1970؛ ریس. [32]1967؛ اسكوفیلد.[33]1965؛ یا سورنسون.[34] 1973 را ملاحظه كنید ). با توجه به معیار استاندارد دو گانه. ، جای تعجب نبود كه اِرمان (1959) متوجه گردید دانشجویان دختر و پسر دانشگاه گزارش داده اند كه به احتمال زیاد این مرد است كه مایل می باشد تا آمیزش جنسی را شروع كند و به احتمال بیشتر، زن در برابر پیشنهادات اغواگرانه جنسی مقاومت می كند.

مدرك بسیار جدیدی نشان می دهد كه معیارهای قدیمی، اگر چه در حال تغییرند، اما از بین نرفته اند. برای مثال، اطلاعات كاملاً جدید نشان می دهند كه تقریباً همیشه مردها هستند كه یك رابطه جنسی را آغاز می كنند.

در حالیكه مطالعه اخیر نشان می دهد كه دانش جویان امروزی معیار دو گانه

جنسی را رد می كنند هاپكینز[35]1977؛ كوماروسكی.[36] 1976؛ پپلو.[37] رابین. و هیل.[38]1976). به نظر نمی رسد كه این معیار جدید

نگرش كلیشه ای فرهنگی از اینكه مردان آغاز كننده آمیزش جنسی و زنان محدود كننده هستند را تغییر دهد.